دانلود رمان هنوزم باهاتم,دانلود رمان هنوزم باهاتم PDF,دانلود رمان هنوزم باهاتم APK,دانلود رمان هنوزم باهاتم آسان,دانلود رمان هنوزم باهاتم با لینک مستقیم,دانلود رمان هنوزم باهاتم مخصوص موبایل,دانلود رمان عاشقانه,رمان جدید,رمان ایرانی,رمان خارجی,رمان ترجمه شده,رمان آنلاین,رمان پرنیان,رمان کتابجه,رمان آیفون,رمان پی دی اف,رمان جاوا,رمان اندروید,دانلود رمان اندروید,رمان APK,بهترین رمان ها,دانلود رمان,رمان های عاشقانه,رمان شکست عشقی,رمان های زیبا,رمان با موضوع جدید,سایت رمان,سایت رمان نویسی,بهترین سایت رمان,سایت رمان جدید,بوک 4,دانلود رمان رایگان,رمان چاپی,رمان های معروف,رمان همخونه ای,رمان طنز,رمان عشقی,رمان ترسناک,رمان پلیسی

دانلود رمان هنوزم باهاتم

 قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

 قسمتی از متن این رمان :

  

_بفرما آبجی رسیدیم
در حالی که به کله ی کچلش نگاه میکردم تا متوجه شباهت بینمون از گفتن کلمه ی آبجی بشم تشکری کردم و پیاده شدم.
به سر در دانشگاه نگاهی انداختم و با گفتن خدایا خودت مواظبم باش به سمت اتاقی که روی درش حکّ شده بود خواهران رفتم.
با تعجب به خانوم چادریه روبروم نگاه کردم ،بیشتر شبیه مادر فولاد زره بود تا حراست دانشگاه.اونقدر وحشتناک بود که ناخود آگاه دستم به سمت مقنعه ام بره وبکشمش جلو .
_ترم چندی؟
با ترس نگاهی بهش کردم:
_ترم اول
چشم غره ای رفت و گفت:
_از آرایش و حجابت معلومه،بیشتر رعایت کن دختر جون
من که حتی رژ هم نزده بودم.
نمیدونم با چه جراتی ولی به چشماش نگاه کردم و گفتم :
_ولی من که آرایش نکردم.
پوزخندی زد و گفت:
_باشه باور کردم،ولی این بار اول و آخری هست که بهت تذکر میدم حواستو جمع کن اینجا دانشگاه نه سالن مًد.
دلم مخواست بهش بفهمونم که آرایش نکردم ولی نه حوصله داشتم نه جراتشو پس به باشه ای اکتفا کردم و از اتاقک بیرون اومدم.
به سمت دانشکده پرستاری و مامایی ک با فلش نشان داده شده بود به راه افتادم.