دانلود رمان ، دانلود رمان از شوخی تا واقعیت ، دانلود رمان از شوخی تا واقعیت اندروید ، دانلود رمان از شوخی تا واقعیت ایفون ، دانلود رمان از شوخی تا واقعیت ایپد ، دانلود رمان از شوخی تا واقعیت تبلت ، دانلود رمان از شوخی تا واقعیت جاوا ، دانلود رمان از شوخی تا واقعیت پی دی اف ، رمان از شوخی تا واقعیت
دانلود رمان از شوخی تا واقعیت اندروید،جاوا،کامپیوتر،pdf،ایفون
نوشته فاطمه کاربر نگاه دانلود
منبع : نگاه دانلود
مقدمه:
عــشـــق ♡اگر عشــق باشد !
هم خنده هایت را دوست دارد ، هم گریه هایتـــ را …
هم لحظه های شادابی ات را می پسندد ،
هم روزهای بی حوصلگی اتـــ را …
هم دقایق پر از ازدحامت را همراهی میکند ،
هم دقایق تنهایی اتـــ را …
عــشـــق♡ اگر عشــق باشد
.
.
. عــشـــق ♡اگر عشــق باشد !
قسمتی از داستان:
زنگ ورزش است و من و دوستام طبق معمول داریم والیبال بازی میکنیم.چندتا از بچه های کلاس هم اون طرف حیاط هندبال بازی میکنند نگاهی به دور و بر میکنم که غزل و تبسم دوتا دوست صمیمی وهمکلاسی های جدیدمون را میبینم که درحا تشویق ما هستند،لبخندی به آن ها میزنم و جایم را با بیتا عوض میکنم غزل مدام به تبسم میگوید:ترمه خوبه؟؟!! کنجکاو میشوم که آیا من را میگویند؟؟اگر من را میگویند دلیلش چیست؟؟و هزاران سوال دیگر…
خودم را به بی خیالی میزنم و به بازی خود ادامه میدهم.
خسته شدم به ساعتم نگاه میکنم یک ربع دیگر زنگ میخورد به سمت کلاس میروم تا لباس هایم را تعویض کنم،زنگ خورد:
-فراااانکککم….آنیتا خدافظ
فرانک:خدافظ و لبخندی به من میزند.
آنیتا:خدافظ
به سمت حیاط در حرکتم که رفیق گلم را میبینم.پرید بغلم و از هم خدافظی کردیم و اومدم خونه،ناهار را خوردم و از اونجایی که خسته بودم خوابیدم.
وخی ننه..پاشووو..دیرت شد..چه قدر حرص میدی ننه